سوال اصلی: انتخاب نرمافزارهای سازمانی – رویکرد “یکپارچه” یا “بهترین در کلاس”؟
در دنیای امروز، مدیریت پیچیده دادهها و فرآیندهای کسبوکار، سازمانها را بر سر یک دوراهی استراتژیک قرار داده است: آیا باید به دنبال یک سیستم جامع برای تمام نیازها بود، یا مجموعهای از بهترین سیستمها برای هر وظیفه خاص؟ آیا راه حل بینابینی وجود دارد؟
با رشد چشمگیر خدمات دیجیتال و ابزارهای آنلاین، شرکتها اکنون با دو انتخاب شناخته شده مواجه هستند:
- رویکرد 1: یک سیستم یکپارچه (ERP) برای تمام فرآیندها و واحدها
- رویکرد 2: انتخاب بهترین سیستم (Best-of-Breed) برای هر نیازمندی خاص
هر یک از این استراتژیها مزایا و معایب خاص خود را دارند که در ادامه به تفصیل بررسی میکنیم.
رویکرد اول: سیستم یکپارچه جامع (ERP) – “یک چتر برای همه چیز”
در بسیاری از سازمانها، این باور عمومی وجود دارد که رویکرد سیستمهای یکپارچه برنامهریزی منابع سازمان (ERP)، انتخاب بهینهتری است. این سیستمهای جامع، تحت یک “چتر واحد”، تمامی نیازمندیها و فرآیندهای حیاتی سازمان را پوشش میدهند؛ از امور مالی و حسابداری گرفته تا تولید، فروش، منابع انسانی و مدیریت پروژه.
اندازه و هزینه سیستمهای ERP بسته به ارائهدهنده خدمات و پیچیدگی سفارشیسازیها میتواند متفاوت باشد. سازمانها میتوانند این سیستمها را به صورت Cloud (ابری) یا On-premises (محلی) راهاندازی کنند.
مزایای کلیدی سیستمهای یکپارچه ERP:
- یکپارچگی اطلاعات: تمام دادهها در یک پایگاه داده مرکزی قرار میگیرند، که به سازمان دیدگاهی جامع و یکپارچه از عملکرد خود میدهد.
- استانداردسازی فرآیندها: فرآیندهای کاری در سراسر سازمان استانداردسازی میشوند و کارایی افزایش مییابد.
- کاهش خطای انسانی: با حذف ورود مجدد دادهها و اتوماسیون، احتمال خطا کمتر میشود.
- گزارشدهی و تحلیل جامع: سازمانها میتوانند گزارشهای مدیریتی پیچیده و تحلیلهای دقیق را از تمامی واحدها تهیه کنند.
چالشها و ملاحظات:
- عدم پوشش کامل نیازها: هیچ سیستم ERP برای تمام بخشها “عالی” نخواهد بود. معمولاً واحدی وجود دارد که ERP نیازهای خاص آن را به طور کامل پوشش نمیدهد.
- پیچیدگی پیادهسازی: پروژههای ERP معمولاً پیچیده، زمانبر و هزینهبر هستند.
- مقاومت در برابر تغییر: کارکنان ممکن است در برابر پذیرش سیستم جدید مقاومت نشان دهند.
- وابستگی به یک فروشنده: سازمان تا حد زیادی به شرکت ارائهدهنده ERP وابسته میشود.
رویکرد دوم: انتخاب بهترین سیستم برای هر نیازمندی (Best-of-Breed) – “تخصص در هر بخش”
این روش در بسیاری از سازمانها، به ویژه در ابعاد متوسط و کوچک، مورد استفاده قرار میگیرد. در این رویکرد، برای هر نیازمندی یا واحد سازمانی، بهترین و تخصصیترین نرمافزار موجود را انتخاب و پیادهسازی میکنند. مشاهده چهار، پنج، یا حتی ده نرمافزار سازمانی مجزا (مانند سامانه منابع انسانی، نرمافزار ارتباط با مشتریان CRM، ابزار مدیریت پروژه، نرمافزار مالی و غیره) در این نوع شرکتها غیرعادی نیست.
اگرچه با این روش هر نیاز شاید به طور قابل قبولی پوشش داده شود و نیازمندیهای تخصصی پاسخ داده میشوند، اما این رویکرد مشکلات قابل توجهی را برای سازمان به همراه میآورد:
چالشهای عمده سیستمهای Best-of-Breed:
- پیچیدگی آموزش: آموزش کارکنان برای کار با سیستمهای متعدد، زمانبر و هزینهبر است. ورود نیروهای جدید نیز با چالشهای آموزشی فراوان همراه خواهد بود. وجود سیستمهای پرتعداد میتواند از تمرکز پرسنل بکاهد.
- افزایش هزینههای کلی: پیادهسازی و نگهداری سیستمهای مختلف کوچک، قدرت چانهزنی شما برای دریافت تخفیف از پیمانکاران را کاهش میدهد.
- سردرگمی در عیبیابی و پشتیبانی: برای عیبیابی و پشتیبانی باید با چندین شرکت مختلف در ارتباط باشید و در برخی موارد، حتی مشخص نیست چه کسی مسئول مشکلات ایجاد شده است.
- مسائل امنیتی: هر نرمافزار یک کلمه عبور، یک فرم، یک پایگاه داده و… دارد. تامین امنیت تمامی این سیستمهای پراکنده کار سادهای نخواهد بود و نقاط آسیبپذیری را افزایش میدهد.
- فقدان یکپارچگی اطلاعات: در این حالت، نرمافزارها معمولاً به صورت “جزیرهای” عمل میکنند و تبادل اطلاعاتی با یکدیگر ندارند. این امر، تهیه گزارشات ترکیبی و جامع را ناممکن یا بسیار دشوار میسازد.
رویکرد سوم: راهکار بینابینی با استفاده از شیرپوینت
برای سازمانهایی که نمیتوانند بین دو گزینه یکپارچه (ERP) و بهترین در کلاس (Best-of-Breed) یکی را انتخاب کنند، یک راه حل سومی نیز وجود دارد که کمتر به آن توجه شده است: استفاده از شیرپوینت (SharePoint) به عنوان یک پلتفرم یکپارچهساز.
شیرپوینت میتواند به عنوان نقطه اشتراکی مرکزی و پل ارتباطی بین سیستمهای مختلف سازمان عمل کند. این راهکار به کاربران اجازه میدهد تا در برنامههای مختلف جابجا شوند و علاوه بر استفاده از سیستمهای تخصصی انتخابی خود، از مزایای کلیدی یکپارچگی میان آنها نیز بهرهمند شوند.
با استفاده از این روش، توسعهدهندگان میتوانند بین تمام سیستمهایی که از پروتکل Oauth (Open Authentication) پشتیبانی میکنند، با شیرپوینت یکپارچگی ایجاد کنند. به این ترتیب، همه سیستمها زیر یک “چتر” واحد قرار میگیرند، این بار شیرپوینت به عنوان هاب مرکزی عمل کرده و امکان تبادل اطلاعات و فرآیندهای مشترک را فراهم میآورد.
مزایای این رویکرد بینابینی با شیرپوینت:
- حفظ بهترینها: سازمان میتواند همچنان از نرمافزارهای تخصصی و “بهترین در کلاس” برای هر وظیفه استفاده کند.
- یکپارچگی و هماهنگی: شیرپوینت به عنوان یک لایه میانی، امکان تبادل دادهها و فرآیندهای مشترک را بین سیستمهای مجزا فراهم میکند.
- افزایش بهرهوری کاربر: کاربران میتوانند از یک نقطه مرکزی (شیرپوینت) به تمام سیستمهای خود دسترسی داشته باشند.
- انعطافپذیری و مقیاسپذیری: این رویکرد امکان اضافه کردن یا تغییر سیستمها را در آینده با سهولت بیشتری فراهم میکند.
- بهبود امنیت و مدیریت: با متمرکز کردن برخی جنبههای دسترسی و هویت در شیرپوینت، مدیریت امنیت میتواند کارآمدتر باشد.
نتیجهگیری و گام بعدی:
انتخاب استراتژی مناسب برای نرمافزارهای سازمانی، تصمیمی حیاتی است که به دقت و تخصص نیاز دارد. هر رویکرد مزایا و معایب خود را دارد و بهترین انتخاب، به نیازها، اندازه، پیچیدگی و اهداف بلندمدت سازمان شما بستگی دارد.
با بیش از یک دهه سابقه پیادهسازی سیستمهای یکپارچه مبتنی بر مایکروسافت، و با تخصص در انتخاب، پیادهسازی و یکپارچهسازی انواع نرمافزارهای سازمانی، سامیکس در کنار شماست. جهت انتخاب بهترین روش، دستیابی به یکپارچگی و شفافیت اطلاعات در سازمان، و تحول دیجیتال کسبوکارتان، با مشاوران متخصص ما تماس بگیرید تا راهکاری متناسب با نیازهای خاص شما طراحی کنیم.